من نفرت‌انگیز 3

تاریخ ارسال : 1400/10/14

با ترکیبی از سبک‌های مبهم اروپایی، خط داستانی که به‌طور مؤثری تلفیق می‌کند و احساسات و مضحک‌های دزدی صحنه توئینکی‌های پرهیجان، معروف به مینیون‌ها، «من نفرت‌انگیز» (2010) دمی از هوای تازه و معقول بود.

با ترکیبی از سبک‌های مبهم اروپایی، خط داستانی که به‌طور مؤثری تلفیق می‌کند و احساسات و مضحک‌های دزدی صحنه توئینکی‌های پرهیجان، معروف به مینیون‌ها، «من نفرت‌انگیز» (2010) دمی از هوای تازه و معقول بود. بازار شلوغ انیمیشن های بلند که در سرتاسر جهان به موفقیت چشمگیری دست یافت. اجتناب‌ناپذیر «من نفرت‌انگیز 2» (2013) از نظر مالی به همان اندازه موفق بود، اما فاقد تازگی نسخه اصلی بود و خط داستانی تا حد زیادی فراموش‌شدنی بود. و با وجود اینکه مینیون ها بار دیگر کم و بیش نمایش را دزدیدند، حتی آن ها هم کمی استقبال خود را از دست دادند. این امر به‌ویژه در فیلم اسپین‌آف «مینیون‌ها» (2015) آشکار شد، فیلمی که چیزی جز نشان‌دادن ایده‌ی خیلی خوب به جوانان نداشت.

اکنون «من نفرت‌انگیز 3» می‌آید، یک محصول شرکتی به طرز افسرده‌کننده‌ای که به جز درآمد احتمالی صدها میلیون دلار آنقدر کم فکر می‌کند که نیمی از شما انتظار دارید فروشندگان بلیت کپی‌هایی از آخرین گزارش درآمد Comcast را همراه با عینک سه بعدی گرو (استیو کارل) پس از الهام گرفتن از سه دختر خوانده دوست‌داشتنی‌اش - مارگو (میراندا کازگروو)، ادیت (دانا گرییر) و اگنس (نو شرل) - برای دست کشیدن از یک زندگی فوق‌شرور، به عنوان یک مامور برای لیگ ضد شرور در کنار همسر جدید لوسی (کریستن ویگ). با شروع فیلم، آن دو سعی می کنند بالتازار برات شیطانی (تری پارکر)، یک ستاره بچه سابق دهه 80 را که به دنبال انتقام گرفتن از جهان به دلیل لغو برنامه تلویزیونی خود ("Evil Bratt") است، از سرقت بزرگترین الماس جهان بازدارند. به کمک یک ربات کمکی، آدامس حبابدار پیشرفته علمی و کیتار که قادر به پخش آشناترین ریف های موسیقی دوران مورد علاقه او است.

گرچه او الماس را نجات می دهد، گرو به بالتازار اجازه فرار می دهد و در نتیجه، رئیس جدید AVL (جنی اسلیت در نقشی عجیب و غریب) هم او و هم لوسی را اخراج می کند. به محض اینکه گرو این شکست حرفه ای را متحمل شد، دنیای شخصی او نیز متزلزل شد، زمانی که برادر دوقلوی ناشناخته اش درو (همچنین کارل) با او تماس گرفت و از او دعوت کرد تا او را در خانه اش در سرزمین دوردست Freedonia ملاقات کند. (اگر نام «فریدونیا» به شما زنگ می زند، این سیگنال احتمالی است که ممکن است برای این فیلم کمی پیر شده باشید.)

گرو و خانواده به فریدونیا پرواز می کنند و متوجه می شوند که درو فوق العاده ثروتمند و خوش تیپ است. اما درست زمانی که گرو افسرده تر در شرف ترک است، درو به دلیل واقعی احضار برادرش اعتراف می کند - او از خواهر و برادرش می خواهد که ترفندهای تجارت فوق شرور را به او آموزش دهد تا او نیز بتواند در خانواده ادامه دهد. سنت گرو ابتدا امتناع می‌کند، اما از آنجایی که بالتازار توانسته الماس را در این مدت بدزدد، به این نتیجه می‌رسد که اگر بتواند به لانه برات - یک ترکیب مجزا که بالای آن یک مکعب روبیک غول‌پیکر قرار دارد - نفوذ کند و آن را بدزدد، او و لوسی به خانه بازگردانده می‌شوند AVL.

در حالی که دو برادر با هم پیوند می خورند و دزدی خود را برنامه ریزی می کنند - که کمی به دلیل بی کفایتی درو حتی در ابتدایی بودن یک شرور پیچیده شده است - بقیه نیز ماجراجویی های کوچک خود را دارند - لوسی تلاش می کند تا به نقش جدید خود به عنوان مادر گرو راه پیدا کند. دختران، اگنس کوچولو در فکر یافتن و پذیرفتن تک‌شاخ خودش وسواس پیدا می‌کند و مارگو 12 ساله، در یک حرکت عجیب و غریب، در جریان یک مراسم رقص عجیب و غریب مربوط به پنیر، به پسری رحم می‌کند و ظاهراً خود را درگیر می‌کند. او در نتیجه در مورد مینیون‌ها، همه آن‌ها گرو را در اوایل زمانی که پس از اخراج از تبدیل شدن به یک شرور امتناع می‌کند، ترک می‌کنند و به یک سری ماجراجویی می‌روند که آنها را به زندان می‌اندازد و در یک برنامه تلویزیونی استعدادیابی، جایی که به راحتی عجیب‌ترین چیز را اجرا می‌کنند. نسخه‌ای از نمایش‌باز گیلبرت و سالیوان «من مدل بسیار یک ژنرال مدرن هستم» برای حضور در فیلمی از زمان اکران «فیلم دزدان دریایی».

اگرچه فیلم‌های «من نفرت‌انگیز» سعی کرده‌اند برای بینندگان در هر سنی جذابیت داشته باشند، اما هدف آن‌ها در درجه اول گروه جوان‌تر است - چگونه می‌توان وجود دو جوک گوز را در کارت عنوان آغازین توضیح داد؟ مشکل اینجاست که به نظر می‌رسد فیلمسازان برای ساختن داستانی از عناصری که جذابیت چندانی برای آن مخاطب هدف نداشته باشد، تلاش کرده‌اند.

بسیار مشکوک است که آنها نگران نگرانی های گرو در مورد از دست دادن شغلش، تلاش های او برای پیوند با برادر گمشده اش، تلاش های لوسی برای تبدیل شدن به یک مادر خوب یا نامزدی تصادفی مارگو باشند. علاوه بر این، کل شخصیت بالتازار بیش از هر چیز دیگری ممکن است آنها را گیج و گیج کند، زیرا او یک شوخی است که از روندهای فرهنگ عامه دورانی بسیار قبل از تولد آنها الهام گرفته شده است. در همین حال، مینیون‌های مورد علاقه آن‌ها به قدری از روند اصلی جدا شده‌اند که می‌توانستند بدون کوچک‌ترین تأثیری روی همه چیز از فیلم حذف شوند. شاید تهیه‌کنندگان سعی می‌کردند کمی بزرگ‌تر شوند، بر این اساس که بچه‌هایی که فیلم اصلی را پذیرفته‌اند، خودشان مسن‌تر و پیچیده‌تر هستند. محدس می زنم این است که اگر آن بینندگان خاص این آخر هفته به سینما بروند، بیشتر تمایل دارند که سعی کنند در «راننده بچه» لغزش کنند و این را برای خواهر و برادر کوچکترشان بگذارند.