سکوت

تاریخ ارسال : 1400/10/11

خنده‌دار است که شرکتی که احساس می‌کند در حال تسلط بر دنیای سرگرمی است، در مورد پایان آن وسواس زیادی دارد. از «جعبه پرنده» تا «چگونه به پایان می رسد» تا «محموله»، نتفلیکس با فیلم های اصلی درباره روز فروپاشی جامعه غریبه نیست

خنده‌دار است که شرکتی که احساس می‌کند در حال تسلط بر دنیای سرگرمی است، در مورد پایان آن وسواس زیادی دارد. از «جعبه پرنده» تا «چگونه به پایان می رسد» تا «محموله»، نتفلیکس با فیلم های اصلی درباره روز فروپاشی جامعه غریبه نیست. با توجه به تماشاگران بسیار زیاد «جعبه پرنده»، جای تعجب نیست که آنها به خوبی در این زیرژانر تلاش می‌کنند، اما من نمی‌توانم تنها کسی باشم که احساس می‌کنم آنها کم‌کم و کمتر به فکر فرو می‌روند. آخرین آنها، «سکوت» را در نظر بگیرید، بازخوانی کسل‌کننده‌ای از ایده‌هایی که در فیلم‌ها و نمایش‌های تلویزیونی دیگر به‌طور جالب‌تری بررسی شده‌اند. حتی استنلی توچی که همیشه خوش‌آمد می‌گوید، نمی‌تواند به فیلمی که آنقدر شبیه یکی از بستگان موفقیت بزرگ جان کرازینسکی در سال 2018 است، هیچ ویژگی اضافه کند که باید فکر کرد که آیا نت‌فلیکس تلاشی برای متقاعد کردن تهیه‌کنندگان برای تغییر نام آن به «یک آرام» نداشته است. پارادوکس

در حالی که مقایسه کردن هر فیلمی با فیلم دیگر کاملاً منصفانه نیست، شباهت‌های بین «سکوت» و «مکان آرام» آنقدر برجسته است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. این اقتباس از رمان جان لبونز در سال 2015 نه تنها درباره موجودات مرگبار با شنوایی تقویت شده است، بلکه یک دختر ناشنوا و پدرش را در تلاش برای زنده ماندن نشان می دهد. کیرنان شیپکا در نقش الی اندروز، نوجوانی 16 ساله که در 13 سالگی شنوایی خود را از دست داد، نقش اول را بازی می‌کند. ناشنوایی به سختی مورد بررسی قرار می گیرد و نه بخش مهمی از داستان سرایی است. باز هم مانند فیلم کرازینسکی، به خانواده اجازه می‌دهد تا در سکوت ماهرانه‌تر با هم ارتباط برقرار کنند، اما همین.

موجودات "سکوت" از نوع زیرزمینی هستند که از غاری رها شده اند که در آن در حال پرورش و برنامه ریزی برای تسلط بر جهان در صحنه آغازین بوده اند. آنها که "vesps" نام دارند، به طور مبهم شبیه فرزندان پتروداکتیل و بیگانه گیگر هستند. آنها با شنیدن صدایی به سرعت حرکت می کنند و به نظر می رسد که کل جهان در یک یا دو روز دیگر توسط آنها ویران شود.

این واقعیتی است که با پدر آلی (توچی) و خانواده اش از جمله همسرش (میراندا اتو) و بهترین جوان (جان کوربت) روبرو می شود. آنها با نادیده گرفتن توصیه مسئولان برای ماندن در محل، شهر را ترک می کنند، به این دلیل که سر و صدای کمتری در انزوا وجود دارد. بهترین سکانس فیلم یک تصادف اتومبیل در یک جاده روستایی، یک قربانی، و فهمیدن اینکه اندروز در ماشینشان به دام افتاده اند را دنبال می کند. به طور منطقی به خوبی تصور و اجرا شده است.

متأسفانه، هنگامی که اندروز به جایی که می‌روند می‌رسند، سرعت «سکوت» تا حدی افسرده‌کننده کاهش می‌یابد. البته یکی از آنها صدمه دیده است. البته باید بروند دارو بیاورند. البته بازماندگان دیگری نیز وجود دارند که ممکن است بیشتر از موجودات تهدید کننده باشند. این نوع ترانه‌های قابل پیش‌بینی در صفحه‌ای که نویسنده می‌تواند جان تازه‌ای در آنها ببخشد، بهتر عمل می‌کنند. کارگردان جان لئونتی ("Annabelle") به نظر می رسد از مطالب خود در اینجا خسته شده است و متاسفانه شیپکا را به سمت اجرای ناسازگار و غیر جالب هدایت می کند. هیچ تعلیقی و هیچ دلیلی برای مراقبت وجود ندارد. جالب ترین چیز در مورد "سکوت" ممکن است رگه های بی رحمانه آن باشد، از جمله صحنه وحشتناکی که در آن یک زن و کودک پر سر و صداش از واگن مترو پرت می شوند. اگر لئونتی و شرکت در تلاش هستند تا خطرات دراماتیک این موقعیت را به تصویر بکشند، «فدا کردن یک نوزاد» ممکن است ارزان‌ترین راه برای افزایش تنش در کتاب بازی فیلم‌های ترسناک باشد.

اگرچه "سکوت" به سختی یک فیلم ترسناک است و این بزرگترین مشکل آن است. یک فیلم ترسناک به سهام نیاز دارد و شما هرگز آنها را اینجا احساس نمی کنید. باز هم، واقعاً باعث می‌شود که از طراحی صدا و سرعت «A Quiet Place» قدردانی کنیم تا ببینیم مفهوم مشابهی با چنین روشی بی‌اثر مدیریت می‌شود. این یک قطار شکسته کامل نیست که بیشتر به دلیل تصمیم هوشمندانه گاه و بیگاه توچی و سکانس جاده ای فوق الذکر است، اما مطمئناً فیلمی نیست که روشن کند چرا به نظر می رسد نتفلیکس به طور فزاینده ای نسبت به پایان جهان وسواس دارد.