Pokémon Detective Pikachu

تاریخ ارسال : 1400/10/11

پیکاچو کارآگاه پوکمون می‌خواهد «چه کسی راجر رابیت را قاب کرده است؟» باشد. برای نسل جدید، اما اغلب بیشتر شبیه «لاک‌پشت‌های نینجا جهش یافته نوجوان II: راز تراوش» است.

پیکاچو کارآگاه پوکمون می‌خواهد «چه کسی راجر رابیت را قاب کرده است؟» باشد. برای نسل جدید، اما اغلب بیشتر شبیه «لاک‌پشت‌های نینجا جهش یافته نوجوان II: راز تراوش» است. فیلم ماجراجویی راب لترمن با ارجاع به دنیای پدیده بین‌المللی معروف به پوکمون، با یک پیش‌فرض هوشمندانه و جهان‌سازی جالب شروع می‌شود، اما پس از آن تسلیم مشکل رایج بلاک‌باستر مدرن می‌شود - کم عمق، CGI. -صدای سنگین برای نوار فوق‌العاده پایین ژانر اقتباسی بازی‌های ویدیویی - که از نظر فنی به دلیل اشتراک عناصر با یک بازی Nintendo DS 2016 است - این یکی بهتر از حد متوسط ​​ظاهر می‌شود، اما بعید است که کار کند مگر اینکه طرفدار وفادار همه چیز باشید. که پوکمون است. (مرتبط: دانش آموز کلاس چهارم من آن را دوست داشت.)

جاستیس اسمیت در نقش تیم گودمن، مرد جوانی که در حومه شهر رایم زندگی می کند، بازی می کند، مکانی که به الگویی برای زندگی مشترک انسان و پوکمون تبدیل شده است. سال‌ها، انسان‌ها با پوکمون‌ها همکاری می‌کردند و آنها را برای نبرد در میدان‌ها آموزش می‌دادند، اما مردی به نام هوارد کلیفورد (بیل نای) - استیو جابز از دنیای پوکمون - می‌خواست جایی که آزادی راحت‌تری برای این دو گونه وجود داشته باشد. وجود داشته باشد. بنابراین افرادی مانند ستوان پلیس هید یوشیدا (یک کن واتانابه ضایع شده باورنکردنی) و گزارشگر جوان لوسی استیونز (کاترین نیوتن) شرکای پوکمون دارند اما تاکیدی بر آموزش، مبارزه و غیره نیست. کلیفورد به پایان عمر خود نزدیک شده است و خواهد کرد. امپراتوری خود را به پسرش راجر (کریس گیر) واگذار می کند، که به نظر می رسد ممکن است به اندازه پدر پیر عزیز صلح طلب نباشد.

پس از مرگ پدر کارآگاه پلیس تیم در یک تصادف رانندگی، گودمن به شهر رایم می رود تا بفهمد دقیقا چه اتفاقی افتاده است. آنجاست که او با پیکاچو شریک تیم تلاقی می کند. بیشتر پوکمون ها به نظر می رسد که نام خود را با صدایی زیبا به انسان ها می گویند. بنابراین، مرد کوچک زرد به نظر می رسد که دارد به همه در شهر رایم - همه به جز تیم - تغییراتی از "پیکاچو" می گوید. وقتی پیکاچو با او صحبت می‌کند، تیم رایان رینولدز را می‌شنود که صداگذاری قوی و سرگرم‌کننده‌ای انجام می‌دهد، به خصوص در نیمه اول فیلم قبل از طرح داستان و CGI حتی آن را به هم می‌زند. تیم و پیکاچو باید معمای اتفاقی که برای پدر تیم رخ داده را حل کنند، که آنها را به تحقیقی در مورد آنچه که اساساً یک PED پوکمون به نام "R" است و دخالت یک پوکمون افسانه ای به نام میوتو هدایت می کند.

طراحی شهر رایم یکی از قوی‌ترین عناصر «پوکمون کارآگاه پیکاچو» است. با آسمان‌خراش‌های عظیمش با بیلبوردهای رنگارنگ که بر روی همه آن‌ها قرار گرفته‌اند، پژواک «بلید رانر» را دارد، در صورتی که همه شبیه‌سازها با موجودات نوازشگر جایگزین شوند. یکی از جالب‌ترین لذت‌هایی که با «کارآگاه پیکاچو» می‌توان داشت این است که وقتی تیم برای اولین بار به شهر رایم می‌رسد، تصاویر چشم‌گیر را تحسین می‌کند و می‌بیند که چگونه سازندگان فیلم اسطوره‌های پوکمون را در یک محیط شهری عظیم گنجانده‌اند. متأسفانه، بسیاری از موسیقی‌های پاپ بصری «کارآگاه پیکاچو» در وسط محو می‌شوند، زیرا بیشتر و بیشتر به دنباله‌های CGI و فلاش‌بک‌های سنگین توضیحی ارائه شده از طریق فناوری هولوگرام ارائه می‌شوند که ممکن است تنبل‌ترین تکنیک فیلمنامه‌نویسی سال باشد - هولوگرام‌های جادویی. که می تواند همه آنچه را که اتفاق افتاده به ما و شخصیت ها نشان دهد!

اینجا جایی است که ممکن است کسی وارد عمل شود و بگوید که من بیش از حد از فیلمی انتقاد می‌کنم که مسلماً توسط یک پوکمون به نام Psyduck دزدیده شده است، که اضطرابش باید کنترل شود وگرنه ممکن است منفجر شود (می‌توانم بگویم، رفیق). «کارآگاه پیکاچو» در آن منطقه خاکستری وجود دارد که می‌خواهد آنقدر جدی گرفته شود تا سؤالاتی درباره مضامین و داستان آن وجود داشته باشد، اما گاهی اوقات احساس می‌کند که می‌خواهد فقط برای بچه‌های کوچک سرگرم کننده باشد. در نتیجه، برای بچه ها کمی پیچیده است (دانش آموز کلاس دوم من کمی گیج شده بود) و برای بزرگسالان و نوجوانان خیلی کم عمق است که حتی روز بعد آن را به خاطر نمی آورند. «پوکمون کارآگاه پیکاچو» نوعی فیلم است که از چیزهایی مانند از دست دادن و بیگانگی به عنوان ابزارهای داستانی دستکاری استفاده می کند. این یک فیلمنامه فوق العاده کم عمق است، فیلمی که طنین موضوعی کمتری نسبت به اکثر کارتون های پوکمون ارائه می دهد.

البته، همه چیز از نظر فیلمنامه نویسی نمی تواند پیکسار باشد، اما وقتی طراحی به همان اندازه قوی است که در اینجا وجود دارد، ناامید کننده است که در نظر بگیریم نویسندگان چه کارهای کمی با این دنیا انجام می دهند. یکی از مفیدترین عناصر تماشای یک فیلم با فرزندانتان بحث در مورد موضوعات ارائه شده توسط فیلم و نحوه انتقال آنها توسط فیلم است، اما هر مکالمه ای با "کارآگاه پیکاچو" به تصاویر یا شخصیت هایی از Pokéverse برمی گردد که بچه های کوچک شما مشاهده کرده اند. خیلی زود در حاشیه شخصیت‌های انسانی و طرح اصلی به سادگی هرگز وزن یا شتابی ایجاد نمی‌کنند، و فیلم هرگز پس از صحنه‌ای با اجرای ضعیف که شامل زمین در حال حرکت است که واقعاً صدای بلند و آزاردهنده است (و CGI آنقدرها هم خوب به نظر نمی‌رسد، بهبود نمی‌یابد، به خصوص. در آن صحنه.

"Pokémon Detective Pikachu" تقریباً به عنوان پایه ای برای یک فرنچایز عمل می کند. اگر ضربه بخورد، و احتمالاً هم خواهد شد، در واقع مشتاقانه منتظر بازگشت به این دنیا هستم. حالا که جلوه های بصری تعریف شده اند و قوانین آن مشخص شده است با تشدید، شاید نویسندگان دفعه بعد به شخصیت‌هایشان - هم انسان و هم پوکمون - چیز جالب‌تری برای گفتن و انجام دادن بدهند. حالا که "همه آنها را جمع کرده اند" با آنها چه کار می کنند؟